وبلاگ شخصی علی جعفری اقدمی خامنه
وبلاگ شخصی علی جعفری اقدمی خامنه

وبلاگ شخصی علی جعفری اقدمی خامنه

فیلم " شیفت شب " نیکی کریمی



فیلم شیفت شب را نمی توانم فیلمی خوب بنامم ، حتی نمی توانم فیلمی متوسط ببینمش چرا که این فیلم اصلا شخصیت مشخصی ندارد . فیلم خودش هم نمی داند چه می خواهد بگوید . فیلم در نیمه اول خود با ابهامات کامل پیش می رود و تماشاگر را مات و مبهوت جلو می برد تا جایی که تنها دانسته مخاطب از فیلم همان اخراجج فرهاد از شرکت است و دیگر هیچ .

فیلم نیکی کریمی را فیلمی جالبب ندیدم البته فیلم قصه ی مناسب و خوبی دارد اما موضوع در این جا خودش را اشکار می کند که انگار قصه گویی و روایت فیلم از نصف به بعد است که این خوب نست . 

فیلم شیفت شب دغدغه مشخصی هم ندارد . در جایی ربا را نقد می کند و یا برعکس مخاطب را به سوی آن پیش می برد که مهم نیست پول برای رباست مهم این است که پول جور شود و فرهاد خیالش راحت ، که این هم بسیار نا ملایم است . 

در جایی دغدغه فیلم تغییر می کند و ناگهان تحکیم خانواده را در نظر خود کم رنگ نشان می دهد که بلکه موضوع حل شود . در جای دیگری شک و شبهه زن به همسرش را مطرح می سازد و نیز عدم همکاری و هماهنگی مرد خانه را با همسرش هم می توان  از دغدغه های گوناگون فیلم دانست که البته به نظر می رسد تا انتها هم نمی تواند موضوعاتی را که مطرح کرده و سفره هایی را که باز کرده است را به صورت هم زمان و در یک لحظه و با اتفاق خوبی پاسخ دهد چرا که هرکدام از این دغدغه ها خودشان به قدری بزرگ هستند که فقط یک فیلم نامه ی اختصاصی را برای خودشان مشغول کنند .

خانم نیکی کریمی سابقه ی درخشانی در عرصه بازیگری سینما دارند و به نظر می رسد در همان عرصه به تکلیفشان عمل کند بهتر است  چرا که باز می گویم به فول آن منتقد سینمای ایران ، مگر حتما باید فیلم بسازید بروید همان بازی تان را بکنید.

نمیخواهم نیکی کریمی را محدود به بازیگری کنم و یا اینکه نظرم بر این باشد که ایشان دست به کار فیلم سازی نزند و فقط بازی کند ، اما مطلب اصلی این است که ایشان در کار بازیگیری موفق ترند .

ساختار فیلم دچار شخصیت پردازی های پوچ است . مثلا کسانی که باید باشند نیستند و کسانی که باید نباشند هستند . 

برخی از شخصیت ها حضورشان بی مفهوم هست و تاثیری بر داستان ندارد مثل همسایه ناهید که نقش اش را خود خانم کریمی بر عهده داشت و ...

در حالت کلی فیلم خوبی نبود ولی نمی توانم بگویم که حرفی برای گفتن نداشت ، چرا اتفاقا حرف برای گفتن هم داشت اما دغدغه هایش در هم آمیخته بود و حرفی هم که قرار بود به مخاطب برسد در پس پرده ی سایر دغدغه ها گم می شد و  امیدوارم خانم کریمی در کارهای آینده موفق تر ظاهر شوند .






در انتها لازم به ذکر است که این نقد طبق نظرات شخصی بنده بوده است . 


علی جعفری اقدمی خامنه .

فیلم " تگرگ و آفتاب " رضا کریمی




در مورد فیلم تگرگ و آفتاب باید بگویم فیلم خوبی نبود . اصلا معلوم نیست این فیلم حرفش چیست . اصلا ژانر این فیلم دفاع مقدس است یا چیز دیگر . تگرگ و آفتاب نه تگرگ دارد و نه آفتاب ، تقریبا فصه ای کلیشه ای که به راحتی انتهای داستان را می توان حدس زد و کسل کننده است . 

این روایت داستانی است از یک رزمنده به نام یحیی که مردی متدین است که تا سی و چهار سالگی ازدواج نکرده که این موضوع با تدین وی تناقض دارد . موضوع بعدی اینکه کارگردان سعی بر نشان دادن فردی خوب و بی عیب و نقص از وی را دارد که عاری از هرگونه خطاست که این نیز به نوعی شعار زدگی در فیلم به شمار می رود .

اصلا قصه ی فیلم خالی از هرگونه پرداخت مناسب است که نه ژانری مشخص دارد و نه موضعی مناسب . شخصیت های فیلم ثبات ندارند و برخی از شخصیت ها حضورشان فلسفه خاصی ندارد و هستند که فقط باشند. 

در جایی از قصه منطق بی معنا می شود و به طور ناگهانی سر از خانه ی یک جانباز قطع نخاع در می آوریم که معلوم نیست منظور قصه در این سکانس چیست . 

در برخی از سکانس ها مثل آن جایی که یحیی به دختری که می خواهد زخمش را پانسمان کند می گوید در این درمانگاه مردی برای تعویض پانسمان من نیست ؟ حرف من این است که یعنی چه ؟ می خواهی چه چیزی را ثابت کنی ؟ اعتقاد یحیی را به سخره گرفته ای یا می خواهی اعتقاد وی را صحیح جلوه دهی ؟ اصلا چه نیازی هست این سکانس بی معنی و مفهوم در فیلم آورده شود . 

متاسف می شوم وقتی چنین فیلم های ضعیفی در ژانر دفاع مقدس ساخته می شود آن هم دفاع مقدسی که ظرفیت های بزرگی برای فیلم سازی دارد . 

به قول منتقد مطرح فعال در سینمای ایران : اصلا چه نیازی هست برخی از دوستان فیلم بسازند ؟ بروند کار دیگری بکنند و با این قبیل فیلم ها وقت مردم را هم نگیرند . اینطوری خیلی بهتر است . 

سخن آخر اینکه ریتم فیلم کند کسالت آور و بی اتفاق است و تقریبا سکانس به سکانسش برای هر مخاطبی قابل پیش بینی و شخصیت های فیلم بی ثبات اند و همانطور که گفتم فلسفه حضور برخی از ایشان واقعا مبهم است . 







در انتها لازم به ذکر است که این نقد طبق نظرات شخصی بنده بوده است . 


علی جعفری اقدمی خامنه .

فیلم " کوچه بی نام " هاتف علیمردانی



فیلم کوچه بی نام فیلمی با کارگردانی خوبی است . نمی توان منکر شد که بازی ها در این اثر بسیار خوب و جا افتاده است اما موضوعی که در این فیلم اشاره کوچکی به آن می شود باز هم موضوع خیانت است که امسال در اکثر کارها به چشم می خورد. خیانت مردی که همسر دارد و نیز در برخی از آثار زنی که همسر دارد . این موضوع درست است که بسیار دردناک است و نیز کسی نمی تواند منکر وجود این آسیب باشد اما همچنان جای سوال دارد که چرا انقدر بزرگنمایی و زیاد پرداختن به یک آسیب و تا به کی ؟

این فیلم جنبه های بسیار یدارد که باید در مجالی بیشتر لایه های مختلف این فیلم را مورد کنکاو قرار داده و بررسی کنیم اما به طور اختصار می توان گفت که فیلم کوچه بی نام روایتی از یک خانواده سنتی و فقیر ایرانی در قسمت فقیر نشین شهر است . خانواده ای که بیشتر نماد سنت به شمار می رود و گاهی نیز کارگردان با در کنار هم قرار دادن سنت و مذهب و چنین مصادیقی ، شاید سعی بر این دارد که سنت را موازی با مذهب بداند که امیدوارم اینطور نباشد که البته برداشت مخاطب عام غیر از این هم نخواهد بود .

در حالت کلی فیلم حرف های زیادی برای گفتن دارد و نیز تفاوت این فیلم با سایر فیلم هایی که در آنها تم خیانت را شاهدیم در این است که کوچه بی نام خیانت را نشان می دهد ولی آن را نفی می کند و به وضوح پشیمانی و نادرست بودن این خیانت را نیز به تصویر می کشد که به نظر راهی مناسب برای نمایش و حل آسیب ها انتخاب نموده است . 

قصه ای دراماتیک در اواسط فیلم مخاطب را دچار تنش می کند تنشی که اتفاق اصلی قصه به تبع از آن شکل می گیرد که با هوشمندی تمام در قصه گنجانده شده است .

کوچه بی نام را به نوعی تقابل مدرنیسم و سنت هم می توان دانست که این موضوع هم سوژه بسیاری از فیلم های اخیر بوده است و مشخصا این مطلب همچنان بی پاسخ می ماند که آیا مدرنیسم پیروز داستان است و یا سنت که البته تداوم این دو در کنار هم مطلوب تر است اما این فقط یک نظریه به شمار می آورد و اعمال آن را جزو تئوری های سخت ولی قابل اجرا ست .

اما در قسمتی از داستان برای من سوالی پیش می آید که چرا حاج مهدی که علی الظاهر فردی عاقل و پخته به نظر می رسد چرا نتوانسته تا به آن روز مانع از ایجاد علاقه نصیبه به پسرش باشد درحالی که می توانست با راه کاری بهتر این دو خانواده را دور از هم نگه داشته و مانع از ایجاد علاقه بین دو خواهر و برادر شود اما او چنبن کاری را نمی کند و با تجربه ای که دارد نمی تواند یک موضوع کوچک اجتماعی را پیش بینی کند .

فیلم کوچه بی نام فیلم خوش ساخت با داستانی تقریبا خوب است و جنبه های مثبت فراوانی دارد که امیدوار کننده است .






در انتها لازم به ذکر است که این نقد طبق نظرات شخصی بنده بوده است . 


علی جعفری اقدمی خامنه .

فیلم " بدون مرز " امیرحسین عسگری



فیلم بدون مرز را فیلم بدی ندیدم فیلمی تقریبا بدون دیالوگ البته تا زمانی که سرباز آمریکایی وارد فیلم می شود ، بدون دیالوگ و بعد از آن هم دیالوگ چندانی را هم شاهد نمی شویم . فیلم بدون مرز را فیلمی قابل تقدیر می دانم ، فیلمی خاص با نمادگرایی بسیار کم و بازی بسیار خوب و هوشمندانه پسر بچه که به نوعی می توان گفت یکی از فیلم هایی است که در عین هزینه بسیار کم فیلمی خاص به شمار می رود .

بدون مرز قصه ی پسر بچه ای است که  یک کشتی به گل نشسته را محلی برای ماهیی گیری و ارتزاق قرار داده و از این طریق برای خود کاری دست و پار کرده است که صد البته بازی بسیار مناسب پسر بچه باعث خوب جلوه دادن کارهایش در یک لوکیشین نسبتا ثابت است .

بدون مرز فیلمی جنگی به شمار می رود اما نماد های ضد جنگ را در این فیلم شاهد هستیم . جایی که سرباز آمریکایی با خود حرف می زند و به نوعی به پوچی رسیده است و از کارهایش پشیمان شده به راحتی ضد جنگ بودن این اثر را لمس می کنیم. شاید این فیلم برای تماشاگران کسل کننده باشد اما حرف برای گفتن دارد و نمی توان به راحتی گفت حرفی برای گفتن ندارد. به نظرم این فیلم از جمله ی آن فیلم هاست که باید بارها دید تا اصل موضوع را که با هنرمندی تمام گفته شده فهمید . 

فیلم برای تماشاگر عام بی حوصلگی را در پی دارد اما زبان بصری خوبی با رنگ بندی های زیبا برای مخاطب با کم ترین امکانات ممکن بیان می کند . 

بدون مرز با کارگردانی مناسب و ایجاد افکت های صدا که با هنرمندی تمام صورت گرفته و نیز بازی گیری از پسر بچه ای کم سن وسال که بسیار طبیعی و ملموس بازی می کند شاهد موفقیت های خاص سینما خواهد شد . امیر حسین عسگری سعی کرده است با نماد گرایی های کوچک در این فیلم حرف های بزرگی زده است که مخاطب برای دیدنش نیاز تفکر عمیق دارد اما موضوع اصلی اینجاست که سینما اگر برای مردم فیلم می سازد باید نوعی فیلم بسازد که همه مردم آن را بفهمند ولی اگر برای قشری خاص فیلم سازی می کنند بهتر این است که برای همان قشر خاص اکران شود و نه بخش اکران مردمی جشنواره فیلم فجر بطوری که خود فیلم هم لطمه ببیند .





در انتها لازم به ذکر است که این نقد طبق نظرات شخصی بنده بوده است . 


علی جعفری اقدمی خامنه .

فیلم " اعترافات ذهن خطرناک من " هومن سیدی



اعترافات ذهن خطرناک من را فیلمی متفاوت و نو در سینمای ایران دیدم فیلمی که شاید مورد پسند تماشاگران عام سینما نباشد ولی شاید بخشی از جامعه بتوانند با این نوع فیلم ارتباط برقرار کنند . البته بازهم در صورت رسدن به اکران بعد از جشنواره ...

موضوع اول در مورد این فیلم جنجال هایی در رابطه با اینکه این فیلم به نوعی کپی و یا تکرار فیلم ممنتو کریستوفر نولان است که کارگردان اثر ، هومن سیدی این مطلب را تکذیب و اظهار کرده است  : ذات هنر در منحصر به فرد بودن است و تلاش می کردم شباهتی میان این اثرها وجود نداشته باشد. که البته امیدوارم همین گونه که گفته است باشد . 

داستان فیلم درباره مردی است که در یک بیست و چهار ساعت عجیب و ملتهب هیچ چیز به یاد نمی آورد ، هیچکس را نمی شناسد و خاطرات گذشته اش هم گویی پاک شده است . در اطراف وی کسانی هستند که خودشان را دوست و همسر وی می نامند بی هیچ نشانه ای و مرد محکوم است تا هرچه می گویند را بپذیرد چراکه هیچ چیز از خود ندارد و حافظه اش یاری نمی کند.

نقش اصلی فیلم را سیامک صفری ایفا می کند که از بازیگران مطرح تئاتر کشور است و هنوز در عرصه ی سینما نتوانسته خود را به اثبات برساند . در صورت کلی بازی وی بسیار هنرمندانه و حرفه ای انجام گرفته و کاملا حساب شده عمل می کند ، بطوری که مخاطب شخصیت نا متوازن او را به خوبی درک می کند . 

نگار جواهریان هم بازی متفاوتی در این اثر از خود برجای گذاشته است جای تقدیر دارد .

تصویر بردای مناسب فیلم را نیز می توان برگ برنده این اثر دانست . 

در مورد قصه ی فیلم بهتر است بگویم قصه ی بدی نیست ولی موضوع این جاست که حرفی برای گفتن ندارد چرا که فقط روایتی کوتاه از زندگی و توهمات مردی را دارد که مقدار زیادی مواد مخدر اسید را در اختیار دارد و آیدا و صحت با شگردهای مختلف سعی بر به دست آوردن آن را دارند که البته کارگردان سعی بر نشان دادن ذهن نقش اصلی داستان را دارد که موفق ظاهر می شود .

اعترافات ذهن خطرناک همانطور که گفته شد برای قشری خاص از جامعه ساخته شده است و همان قشر خاص هم از این فیلم تعریف خواهند کرد . من نیز پس از تماشای فیلم از تعدادی از تماشاگران این فیلم سوالاتی پرسیدم تا موضوع برایم حل شود اما نظرات بسیار متفاوت بود که نشان از برداشت های گوناگون افرا و قشر های متفاوت بود . 

البته باز هم اشاره می کنم که اعترافات ذهن خطرناک فیلمی نو در سینمای ایران است که هومن سیدی جسارت کرده و با حساسیت بسیار خوب این اثر را به نتیجه رسانده است . 




در انتها لازم به ذکر است که این نقد طبق نظرات شخصی بنده بوده است . 


علی جعفری اقدمی خامنه .