وبلاگ شخصی علی جعفری اقدمی خامنه
وبلاگ شخصی علی جعفری اقدمی خامنه

وبلاگ شخصی علی جعفری اقدمی خامنه

سرویس‌های جاسوسی آمریکا، ‌MI۶ انگلیس و موساد حامیان اصلی سریال‌های ترکیه‌ای هستند





یک منتقد و تحلیلگر سینما، گفت: سرویس‌های جاسوسی آمریکا، ‌MI۶ انگلیس و موساد حامیان اصلی رسانه‌های ترکیه‌ای هستند؛ هدف آنان استحاله فرهنگی ایران و خاورمیانه است تا مردم این مناطق دچار از هم گسیختگی فرهنگی شوند.


به گزارش خبرگزاری بسیج، علی جعفری اقدمی خامنه، درباره تاثیر ناخودآگاه سریال‌های ترکیه‌ای بر مردم جامعه ایران، گفت: سریال‌های ترکیه‌ای حاوی محتواهایی با مضمون قتل و تجاوز توسط افراد عادی جامعه، خیانت همسران به یکدیگر، شیادی و اخاذی و یاغی‌گری، دروغ گفتن به یکدیگر و وجود یک کودک نامشروع که پدر واقعیش مشخص نیست، هستند؛ از یک طرف برای یک فرد دغدغه‌مند ایرانی مهم نیست که در جامعه ترکیه چه می‌گذرد و از طرفی دیگر این سوال مطرح می‌شود که چرا این سریال‌ها به زبان فارسی و گویش‌های ایرانی در حال دوبله است، در حالی‌که یک رسانه خارجی به طور مشخص هیچ دلسوزی برای مردم و فرهنگ ایران ندارد. 

این منتقد و تحلیلگر سینما، با تاکید بر اینکه ما باید تأمل کنیم که چرا سریال‌هایی با چنین مضامینی به زبان فارسی دوبله می‌شوند، ادامه داد: اگر چه تهاجم فرهنگی از زمان آتاتورک در ترکیه شروع شده و تا به امروز تغییر فرهنگ سنتی مردم ترکیه ادامه داشته است اما موضوعاتی که در این سریال‌ها نشان داده می‌شود نشان‌دهنده جامعه واقعی و فعلی ترکیه نیست و کار‌شناسان فرهنگی که به این کشور سفر کرده‌اند اذعان دارند که مردم قدیمی این کشور هنوز به فرهنگ سنتی خود پایبند هستند. 

رسانه‌های ترکیه از سوی کشورهای خارجی و به صورت هدفمند تامین منابع می‌شوند
وی افزود: شاید زندگی مردم در برخی شهرهای مدرن، تغییرات اساسی یافته باشد اما ذاتاً مردم مسلمان ترکیه اینچنین زندگی نمی‌کنند، رسانه‌های ترکیه کاملاً مستقل از دولت هستند و دولت حق دخالت در کار رسانه‌ها را ندارد؛ رسانه‌های خصوصی از سوی کشورهای خارجی تامین منابع می‌شوند و هزینه‌هایی که برای این برنامه‌ها در نظر گرفته شده، کاملاً هدفمند است. 

جعفری، ادامه داد: سرویس‌های جاسوسی آمریکا، ‌ MI۶ انگلیس و موساد اسرائیل حامیان اصلی این رسانه‌ها هستند، زیرا آن‌ها می‌خواهند ایران و کشورهای خاورمیانه به استحاله فرهنگی برسند و دچار از هم گسیختگی فرهنگی داخلی شوند؛ حامیان این شبکه‌ها می‌خواهند معضلات فرهنگی را در جوامع شرقی خاورمیانه عادی‌سازی کنند؛ بنابراین باردار شدن یک زن متاهل از مرد دیگر که حتی به زبان آوردن آن برای مردم کشورهای شرقی شرم‌آور است، جنایت و کشتن یک همنوع و دروغ بین مردم به‌ راحتی عادی می‌شود و در واقع کارهایی که بیشتر به دست جنایتکار‌ها انجام می‌شود توسط مردم عادی در این سریال‌ها به نمایش گذاشته می‌شود. 

لطمه به بنیان خانواده در اثر تکرار سریال‌های غیراخلاقی
این منتقد و تحلیلگر سینما، مهم‌ترین اثر تکرار این سریال‌ها و عادی شدن روابط غیراخلاقی را در وارد شدن لطمه به بنیان خانواده دانست و گفت: وقتی در سریالی دیده می‌شود بانوی شوهردار و مرد متاهل به راحتی به همسر خود خیانت می‌کند و این موضوعات بسیار عادی قلمداد می‌شود، ما نیز شاهد این هستیم که روابط اینچنینی در جامعه ما اثرات نامطلوب خود را به خصوص در کلان شهر‌ها می‌گذارد؛ البته آداب فرهنگی در ایران مانع از به خطر افتادن بنیان خانواده می‌شود اما این دلیل نمی‌شود که مسئولین فرهنگی ما به فکر نباشند و تصور کنند این سریال‌ها بنا به آداب فرهنگی در ذات خودآگاه مردم ایران تاثیر نمی‌گذارد. 

وی ادامه داد: البته باید تاکید کرد که این فیلم‌ها دارای جنبه‌ای هستند که مردم عادی از آن بی‌خبرند؛ در واقع برخی تصاویر و عکس‌هایی که نمایش داده می‌شود ممکن است در لحظه اول تاثیری نداشته باشد اما چنان بر ناخودآگاه فرد تاثیر می‌گذارد که اگر روزی مشابه آن را در زندگی عادی خود ببیند، فارغ از همه ارزش‌هایی که وی دارد، امکان برخوردی مشابه آنچه در سریال دیده است وجود دارد و با دیدن مکرر این سریال‌ها، چشم و گوش انسان به مسائل غیراخلاقی عادت می‌کند. 

نام‌گذاری شخصیت‌های فاسد با نام ائمه اطهار علیهم‌السلام در سریال‌های ترکیه‌ای توطئه وهابیت است
جعفری، به جنبه دیگر این سریال‌ها اشاره داشت و تصریح کرد: وقتی اسم ائمه اطهار علیهم‌االسلام برای افرادی که دچار فساد اخلاقی هستند انتخاب می‌شود، به نوعی عادی سازی این فرهنگ یعنی بعید نبودن وجود فردی با داشتن نام ائمه اطهار علیهم‌االسلام که جنایت‌کار بوده و یا دارای فساد اخلاقی است، در جوامع اسلامی و شرقی دنبال می‌‌شود؛ البته شاید در جامعه وجود چنین افرادی متداول باشد اما وقتی این موضوع وارد رسانه می‌شود، یعنی یک هدف خاص دنبال می‌شود؛ در واقع در فیلم سازی، کارگردان حتی یک فریم از یک سکانس را بدون برنامه و هدف به صحنه نمی‌کشد و همه چیز کاملا از باب کیفی برنامه ریزی می‌شود. 

این منتقد سینما با بیان اینکه انتخاب اسامی ائمه اطهار علیه‌ماالسلام برای افراد فاسد فیلم کاملاً هدفمند است، گفت: در این سریال‌‌ها می‌بینیم شخصیت خوب داستان به نام‌های عمر و عثمان و شخصیت‌های فاسد داستان به نام‌های ائمه اطهارعلیهم‌السلام نامگذاری شده‌اند؛ درواقع سعی شده توطئه وهابیت مبنی براینکه ائمه اطهار علیهم‌السلام معصوم نیستند در این سریال‌ها نمایش داده می‌شود. 

تهاجم فرهنگی با ایجاد احساس همزادپنداری
وی تصریح کرد: وقتی یک رسانه‌ای می‌خواهد موضوع فرهنگی را تبیین کند هیچگاه با یک فرهنگ ناشناخته وارد مهلکه نمی‌شود و از فرهنگی استفاده می‌کند که میزبان آن بتواند به‌راحتی ارتباط پیدا کند؛ یعنی هرکول رسانه‌ای غرب می‌خواهد با نزدیک‌ترین فرهنگ به مردم ایران، به کشورمان حمله کند زیرا مردم این منطقه با مردمی که در این کشور‌ها هستند احساس همزادپنداری داشته و هم دین و هم مذهب هستند؛ بنابراین گفتن این حرف‌ها در رسانه‌های کشوری که ادیان مشترک با ما دارند باعث می‌شود مخاطب ایرانی بیشتر احساس قرابت و همزادپنداری کند تا اینکه رسانه‌ای از یک کشور اروپایی و آمریکایی بخواهد آن را به مردم ما القا کند. 

جعفری، ادامه داد: البته نفوذ فرهنگی در کشوری که خود تولید کننده این سریال‌ها است به‌ عنوان جامعه هدف اول، بیشتر است و خود ترکیه را بیشتر دچار استحاله فرهنگی کرده است؛ اما غرب می‌داند به دلیل بدبینی‌هایی که مردم شرقی به آن‌ها دارند، پیام آن‌ها در ما اثرگذار نیست بنابراین رسانه‌های جامعه‌ای را که هم‌مذهب و دارای فرهنگی مشابه کشور ما بوده را خریداری کرده و علاوه بر تامین مالی، کمک فکری نیز می‌دهند تا از این طریق به کمک هم‌فرهنگ‌های خودمان، مبارزه فرهنگی را ادامه دهند؛ درست مانند جنگ فیزیکی داعش که دشمن کاملا با برنامه‌ریزی در اتاق‌های فکر به این نتیجه رسید که اگر خود مستقیما وارد جنگ شود باید هزینه زیاد انسانی پرداخت کند اما با یک برنامه حساب شده کاری کرد که مسلمانان خودشان دست به جنایت و کشتار یکدیگر بزنند. 

این منتقد سینما با انتقاد از نهادهای فرهنگی داخلی گفت: متاسفانه نهادهای فرهنگی داخلی برای بانوان برنامه‌ای ندارند؛ انتظار می‌رود وقتی ما سریال یا برنامه‌ای را نقد می‌کنیم برنامه جایگزین ارائه دهیم و مخاطب را از پای یک سریال بلند کرده و پای برنامه خود بنشانیم؛ مسئولین فرهنگی کشور و وزارت ارشاد در این قضیه کاملا مقصر هستند و کوتاهی کرده‌اند؛ بالاخره غرب بیکار نیست و مهارت‌هایی را که باید در خانواده توسط والدین، مدارس و دانشگاه به فرزندان آموزش بدهد توسط شبکه‌های ماهواره در جهت منفی به جوانان آموزش داده شود و نهایتا موجب فروپاشی نهاد خانواده حتی زندگی همسران جوان و حتی زندگی‌هایی بعد از ۲۰ سال و یا بیشتر می‌شود. 

وی ادامه داد: فرزندانی که تحت مدیریت و سرپرستی والدینی هستند که مخاطب ماهواره‌اند، آینده سازان این کشور هستند؛ فرهنگ یکی از مهم‌ترین عناصر زندگی است و والدینی که خود را مخاطب چنین برنامه‌های فرهنگی قرار داده‌اند برقراری ارتباط بین دختر و پسر خود را با جنس مخالف امری عادی می‌بینند و مقابله نخواهند کرد؛ امروزه به برکت سریال‌های ترکیه‌ای، والدین نیز واکنشی نسبت به دوست شدن فرزندان خود با جنس مخالف ندارند و فرزندان نیز ترسی از والدین ندارند؛ این‌‌‌‌ همان تاثیر ناخودآگاه رسانه است. 

جعفری، در پایان افزود: به هر حال از سنت‌های و ارزش‌های خود در حال دور شدن هستیم؛ نهادهای فرهنگی ما نتوانسته‌اند هنر را به خوبی بشناسند و تکنسین‌های فرهنگی ما در مورد فرهنگ کشور غفلت کرده‌اند.


لینک مطلب در سایت منتشر کننده:

 http://basijnews.ir/fa/news/8614674/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%E2%80%8Cmi%DB%B6-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D9%88-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF

پخش کلیپ‌های وحشیانه داعش برای از بین بردن روحیه حماسی جوانان خاورمیانه است








یک منتقد و تحلیلگر سینما گفت: امروزه داعش فضای مجازی گسترده‌ای را به لطف امکانات ویژه‌ رسانه‌ای غرب همچون اینترنت ماهواره‌ای در اختیار دارد و از این طریق از جنایات انسانی خود فیلم می‌گیرد و در پی تضعیف روحیه مبارزه‌گر مردم منطقه خاورمیانه است.



به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی جعفری اقدمی، خامنه منتقد و تحلیلگر جوان سینما در گفت‌وگو با خبرنگار سازمان بسیج جامعه پزشکی به چرایی ساخت کلیپ‌های خشن از جنایات انسانی توسط داعش پرداخت و گفت: «پروپاگاندا» گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می‌شود؛ پروپاگاندا تبلیغاتی است که کمک شایانی را در عرصه رسانه به کشوری که وارد جنگ شده و یا با دشمن در تقابل است، می‌کند؛ البته همیشه پروپاگاندا به تبلیغات رسانه‌ای در عرصه جنگ بازنمی‌گردد و بلکه در عرصه‌های اقتصادی و فرهنگی نیز نمایان بوده و هدف آن تحت تاثیر قرار دادن جامعه است.

این تحلیلگر سینما در تبیین اینکه پروپاگاندا در دعوت به جنگ بسیار اثرگذار است و بعضاً سینما به صورت غیر مستقیم وارد این عرصه می‌شود، گفت: اگر سال ۱۹۲۰ میلادی را در نظر بگیریم خواهیم دید که آمریکا در جنگ جهانی دوم تاثیر مستقیمی را نداشت اما این کشور وارد یک پروپاگاندای جنگی شد و سینمای خود را عملاً تبدیل به یک سینمای پروپاگاندایی کرد؛ گرچه به صورت مستقیم نیرو‌ها و مردم عادی آمریکا برای شرکت در جنگ دعوت نمی‌شدند اما سینمای این کشور به‌ صورت غیرمستقیم با ساخت فیلم‌های به نوعی وطن پرستی و ایجاد شور و حماسه در جامعه باعث شد تا آمریکا نیز عملاً وارد جنگ جهانی دوم شود و اتفاقاتی همچون جنگ ویتنام رُخ دهد.

اینترنت ماهواره‌ای در اختیار داعش
وی گفت: امروزه با توجه به اینکه داعش فضای مجازی گسترده‌ای را به لطف امکانات ویژه‌ رسانه‌ای غرب همچون اینترنت ماهواره‌ای در اختیار دارد، توانسته پروپاگاندای تقریبا آماتوری را به راه بیاندازد؛ اخیرا داعش فیلمی را با نام «داعش آینده» که با برنامه‌ریزی، ‌ حمله‌ای را به مناطقی از اردن صورت خواهد داد، ساخته‌ است که نشان می‌دهد این گروه تروریستی قصد دارد چه قسمت‌هایی را جزء خاک، حکومت و خلافت اسلامی خود قرار دهد.

جعفری، با بیان اینکه کلیپ‌های ساخته شده توسط داعش برای مردم منطقه خاورمیانه بسیار رعب‌آور و وحشت‌آور است، گفت: این کلیپ‌ها به‌راحتی در فضای مجازی دست به دست می‌شود و داعش برای ساخت آن‌ها از کمترین امکانات مانند گوشی موبایل و دوربین‌های کوچک فیلمبرداری استفاده می‌کند.

پخش کلیپ‌های وحشیانه داعش برای از بین بردن روحیه حماسی جوانان خاورمیانه است
 وی به جنبه رسانه‌ای پخش این‌گونه از کلیپ‌ها پرداخت که چرا داعش از جنایات انسانی خود فیلمبرداری می‌کنند، گفت: اگر از باب روان‌شناختی و تاثیر ناخودآگاه این تصاویر در ذهن مخاطب بیان کنیم، در می‌یابیم از آنجایی که مخاطبین درجه بندی سنی ندارند و هر کسی که گوشی موبایل دارد می‌تواند به فضای مجازی وصل شود و بدون هیچ محدودیتی قادر به دیدن کلیپ‌ها باشد؛ همچنین دیدن چنین کلیپ‌هایی در خاورمیانه باعث ضعیف بار آمدن نسل بعدی این منطقه می‌شود؛ در واقع ۹۰ درصد از جوانان دچار وحشت می‌شوند و شاید تعداد کمی دچار تحریک احساسات شده و ممکن است حس جنگ با داعش در آن‌ها تقویت شود.

جعفری تاکید کرد: پخش کلیپ‌های وحشیانه داعش موجب می‌شود روحیه حماسی و دفاع از آرمان‌ها و مملکت در وجود جوان جامعه هدف از بین برود؛ فیلم‌های داعش برای مخاطب بسیار دلخراش است؛ پخش این فیلم‌ها در فضای مجازی هم منبع درآمد و هم پروپاگاندای تبلیغاتی خوبی برای این گروه تروریستی است؛ به نظر می‌رسد داعش سیستم رسانه‌ای غیررسمی خوبی را در اختیار گرفته و تاثیر خودآگاه از جانب آن‌ها و تاثیر ناخودآگاه از جانب کسانی که مخاطب این کلیپ‌ها هستند؛ انکارناپذیر است.

این منتقد و تحلیلگر سینما، با تاکید براینکه اگرچه امکانات تکنیکی فیلم سازی به صورت مستقیم در اختیار داعش قرار داده نمی‌شود اما زیرساخت‌ها کاملا مهیاست؛ افزود: شنیده‌ها از منابع آگاه حاکی از این است که فیلمبردارهای حرفه‌ای از سوی غرب برای داعش فرستاده می‌شود تا به نوعی فیلمی که از جنایت‌ها گرفته می‌شود قلب مخاطب را جریحه ‌دار کند و حس حماسی و مقابله با دشمن را در او بکشد؛ همچنین غرب کمک‌های فکری و تئوری‌وار زیادی به داعش کرده و از مشورت‌های رسانه‌ای خود آن‌ها را بهره‌مند می‌کند؛ این شرایط کاملا برای تخریب روحیه انقلابی یک جوان امروزی کافی است و نیازی نیست مثلا سینمایی مانند هالیوود مستقیما وارد عرصه شده و به نفع داعش فیلم بسازد و خود را عملا در صحنه جهانی متهم کند.

وی گفت: کشورهایی که مورد هجمه داعش هستند باید کاری کنند و مانع از پخش کلیپ‌های آن‌ها شوند؛ متاسفانه کشورهای اروپایی نیز موضع مشخصی در مبارزه با داعش ندارند و تنها به محکوم کردن پشت تریبون اکتفا می‌کنند اما در عمل منابع درآمدی آن‌ها را تامین می‌کنند.


لینک مطلب در سایت منتشر کننده: http://dana.ir/608254


چالش جدید هنر ایران ، هنر برای جشنواره های خارجی




یادداشتی در خصوص نفوذ فرهنگی غرب در ایران و بررسی این نفوذ در شاخه هنر به قلم علی جعفری اقدمی خامنه نگارش شده است.







به گزارش یزدهنر؛ زمانی بود که در محافل ادبی و هنری سخن از تئوری قدیمی هنر برای هنر می شد تا جایی که بسیاری از هنرمندان جهان این تئوری را اصل کارهای خویش قرار داده و مکاتب هنری خاصی از این جمله ویکتور هوگو بوجود آمدند.

اگر بخواهیم در خصوص هنر برای هنر بیشتر بدانیم با یک جستجو در فضای مجازی و یا مطالعه کتب تاریخی هنر می توانیم به اصل این تئوری پی ببریم ، البته در این یادداشت اشاره ی کوتاهی به فلسفه وجودی این تئوری گریزی می زنیم.

ویکتور هوگو شاعر و نویسنده فرانسوی با اثر معروف خود شرقی‌ها (Les Orientales) پایه گذار مکتب هنر برای هنر شد و در واقع وی بود که برای اولین بار این واژه را در دنیای ادبیات مطرح نمود. این باعث شد جوانانی دور ویکتور هوگو جمع بشوند که شعارشان هنر برای هنر باشد و هنر را همچون خدایی میدیدند که باید فقط به خاطر خودش پرستش شود و نباید از آن انتظار سود و منفعت داشت و در راستای هدفی قرار گیرد. آنان هنر و زیبایی را هدف نهایی می‌دانستند که بالاترین هدف هستند و نمی‌توانند وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف دیگر شوند. در راس این جوانان تئوفیل گوتیه بود که پارناس را اینگونه تعریف می‌کرد: «هنر برای هنر به معنی هنری آزاد فارغ از هرگونه نگرانی و دل‌مشغولی بجز زیبایی.» البته شاعر نام‌دار دیگر این مکتب تئودور دو بانویل بود.

در حدود سال ۱۸۶۰ جوانانی بر ضد مکتب رمانتیسم قیام کردند و اینان که تحت تاثیر شعار هنر برای هنر قرار داشتند محافل ادبی برای خود تشکیل دادند که سردمدار اینان لوکنت دو لیل بود. آنها برای بیان افکار خود از میان هنرها قالب ادبی شعر را برگزیدند زیرا از نظر آنان وقتی کلام و فکر به اوج زیبایی برسند در شعر متبلور می‌شوند. زیبایی شعر برای آنها در درجه اول اهمیت قرار داشت و از میان قالب‌های شعری آنها به قصیده‌های چهارده بیتی و ترجیع‌بند علاقه داشتند. در سال‌های ۱۸۶۶ و ۱۸۶۹ و ۱۸۷۶ سه جلد از مجموعه اشعار این شاعران که رفته رفته به نام پارناسین‌ها معروف شدند تحت عنوان «پارناس معاصر» منتشر گردید که مورد استقبال نیز واقع شد. بعد از لوکنت دو لیل نامدارترین شاعر این مکتب ژوزه‌ماریا دو هردیا بود.

لازم است اشاره ای شود به نظریه ای از لئو تولستوی (م. 1910-1828 ) نویسنده شهیر روسی، صاحب کتاب مشهور جنگ و صلح، در کتاب مشهور جهانی او به نام «هنر چیست؟» او در مورد معنی هنر می‌گوید: «معنی هنر نکته‌ای است بس دقیق که قابل تفسیر و تأویل‌های گوناگون است و در واقع از مقوله رازهای ناپیدا و پیدایی است که از هر زبان که می‌شنوی نامکرر است و همین عمق، گستردگی، ظرافت و ابهام مفهوم هنر که در عین پیدایی، ناپیداست موجب شده است که در تاریخ تفکر و تمدن بشری سرگذشت هنر مسیر طولانی و پرفراز و نشیبی را به خود اختصاص دهد و همواره این پرسش را برای اندیشمندان هنرجو مطرح سازد که به‌راستی هنر که از دیرباز و از زمان افلاطون و ارسطو این همه گفت‌وگو را در پیرامون خود برانگیخته چیست. آیا هنر از درون انسان برمی‌خیزد؟ آیا مائده‌ای است آسمانی که از ماورای ابرها بر روح و جان آدمی حلول می‌کند یا نه؟ آیا آمیزه‌ای است از تمامی اینها؟
حال پس از اشاره به معانی مختلف هنر می خواهیم مغوله ای به نام هنر برای جشنواره های خارجی را مورد بررسی قرار دهیم.

هنر برای هنر نظریه ای بی پایه و منطق است
برخی از هنرمندان وطنی ما تا به دیروز نظریه هنر برای هنر را برای خود اصل قرار داده بودند و هنر سفارشی را سخت مورد هجمه قرار می دادند و فقط سخن از هنر برای هنر بود و والسلام ، اما نکته جالب اینجاست که امروز همان عزیزان که شعار هنر برای هنر را برای جامعه هنری ایران دیکته می کردند و رسالت هنر ایرانی را موازی با تئوری هنر برای هنر که به قول دکتر حسین رزمجو، نویسنده توانا، متعهد و پژوهنده فرهنگی کشور ، نظریه ای بی پایه و منطق است ، می دانستند سخت درگیر کارهای  به اصطلاح جشنواره ای هستند.

سوال اینجاست که اگر هنر برای هنر است ، چرا در برهه ای از زمان هنر برای مردم هم مورد هجمه قرار گرفت و عده ای هنر را فقط برای اهل هنر می دانستند و لا غیر ... اگر هنر برای هنر است باز هم یک جای کار سخت می لنگد و آن حضور داعیه داران هنر برای هنر در جشنواره های مختلف خارجی است . بطریقی که بسیاری از آثار هنری علی الخصوص فیلم های سینمایی تولید کشور سر از جشنواره های مختلف و گوناگون خارجی در می آورند.

نیت حضور در جشنواره های خارجی
البته باید اذعان کرد که حضور در این جشنواره ها به خودی خود ایرادی ندارد و اگر با نیت حضور نماینده ایران باشد که چه بهتر اما همین مورد سوالاتی را در پی خواهد داشت . اول اینکه آیا محتوای آثار هنری که نمایندگی ایران کهن را بر عهده دارند لایق این نمایندگی هستن !؟

دوم اینکه آیا این فقط با هدف شرکت در جشنواره است و آشنایی ملل و هنرمندان جهان با هنر و فرهنگ ایرانی ست یا فقط و فقط صرف حضور در جشنواره و فرش قرمز و حاشیه های بعضا بی معنی.

سوم اینکه آیا در نهان و ناخود آگاه خالق آن اثر هنری نیتی مبنی بر این موضوع است که اثری بسازد که مورد توجه داوران جشنواره باشد و والسلام !؟

این ها سوالاتی است که برای هر علاقمند به هنر پیش می آید که برای بنده هم پیش آمده است . البته می خواهم بگویم کاش جواب های بهتری در انتظارم بود ، جواب هایی سرشار از افتخار به هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی و فرهنگ کهن وطن اما متاسفانه چنین نیست.

چرا که آثار خلق شده در ایارن که در بسیاری از جشنواره های خارجی شرکت می کنند و حضور دارند به یک نوع جشنواره زدگی دچار شده اند که خالی از هرگونه محتوای مناسب با فرهنگ غنی ایرانی اسلامی هستند . البته نمی خواهم بطور کامل تمام آثار را متوجه چنین نظریه ای نمایم اما با نهایت تاسف باید بگویم اکثرا چنین است .

خطر نفوذ فرهنگی از طریق هنر
در انتها می خواهم اشاره ای بکنم به سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری در خصوص نفوذ فرهنگی غرب که خطرش را بسیار جدی تر از نفوذ اقتصادی برشمردند که به واقع چنین است و با نهایت تاسف باید بگویم حضور آثار یاد شده در جشنواره های مختلف خارجی مصداقی بارز بر این موضوع شاید بتواند باشد .
علی جعفری اقدمی خامنه


سینمای ایران به روان مخاطبان خود کم توجه است/ فراموشی فرهنگی که به خاطر آن انقلاب شد



یک منتقد و تحلیلگر سینما گفت: قانون ریتینگ (درجه بندی) سینما و استاندارد‌ها در سینمای ایران به فراموشی سپرده شده است و عدم کیفیت لازم سلامت روان مخاطبان را به خطر می‌اندازد، درحالیکه سینمای ایران وارد عرصه‌های جهانی شده و می‌بایستی به استاندارد‌ها نیز نزدیک شود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، علی جعفری اقدمی خامنه، در گفت‌وگو با خبرنگار سازمان بسیج جامعه پزشکی به مناسبت روز ملی سینما گفت: همانگونه که در همه جای دنیا برای هر حوزه‌ای استانداردی تعریف می‌شود، مبحث سینما و هنر نیز از این قائده مستثنی نیست و دارای استانداردهایی از این قبیل است و کشورهای پیشرفته نیز استانداردهای سینمایی را در سطوح بالای هنر و سینمای خود به کار می‌برند.

این تحلیلگر سینما با بیان اینکه استانداردهای گفته شده تعاریف خاص خود را دارند و ممکن است برای هر کشوری متفاوت باشد، افزود: سینماهایی که در سطح تراز اول دنیا قرار دارند و فیلم‌هایی را که در سطح جهانی می‌سازند، از یک سری استانداردهای تعریف شده تبعیت می‌کنند که می‌بایستی تمام ابعاد یک اثر هنری را داشته باشند.

وی درباره تولید کمیتی فیلم گفت: از نظر کمیتی فیلم‌هایی که در سینمای بالیوود هندوستان، اروپا و سینمای هالیوود آمریکا تولید می‌شوند به ترتیب رتبه اول تا سوم را دارند؛ در سال ۲۰۰۸ طی تحقیقاتی سینمای ایران رتبه یازدهم را کسب کرد، اما اگر فیلم‌های ایران را به لحاظ کیفی بررسی کنیم و مقایسه‌ای با کشورهای مذکور کنیم، شاید استانداردهای سینمای ایران نتواند با آن‌ها رقابت کند زیرا در کشور ما برای تولید فیلم نگاه کمیتی وجود دارد تا کیفیتی.

 

کیفیت و سلامت روان در سینمای ایران
جعفری گفت: سالانه بین ۶۰ تا ۷۰ فیلم در سینماهای ایران تولید می‌شود و البته طبق آماری گفته شده سالانه ۱۰۰ فیلم هم در ایران تولید می‌شود اما استاندارد این فیلم‌ها جای سوال دارد چراکه احترامی که مخاطب فیلم باید دریافت کند کافی نیست؛ در واقع فیلم‌هایی که اکنون در ایران ساخته می‌شوند می‌بایستی به لحاظ کیفیت به مرحله‌ای از استاندارد برسند تا سلامت روان مخاطب حفظ شود.

این منتقد سینما با طرح این پرسش که اکنون وزارت ارشاد تاکید دارد بر سینمای هنر و تجربه نیز باید سرمایه‌گذاری شود اما به چه قیمتی؟ ادامه داد: سینمایی که محتوا و قالب و حتی مخاطب خاصی دارد نباید در اولویت سرمایه‌گذاری قرار گیرد؛ اگر در سینمای ایران واکاوی و کنکاش کنیم نمی‌توان بر روی فیلم‌های تولید شده به لحاظ کیفیتی و حفظ سلامت روان مخاطب حساب کرد.

وی افزود: هنرمندان سینما همیشه معتقد به حفظ حقوق خود هستند که درخواست به‌جا و برحقی است زیرا هنرمند می‌تواند الگو، فرهنگ‌ساز و یک جریان‌ساز مناسبی در جامعه باشد و با کلام خود تحولی را به وجود آورد بنابراین هنرمند به خاطر این ویژگی‌ها در دنیا قابل ارزش و احترام است.

جعفری با دفاع از حقوق هنرمندان و مخاطبان گفت: اگر بخواهیم با هنرمندانمان رویکردی جهانی داشته باشیم و طبق استاندارد‌ها رفتار کنیم، می‌بایستی استانداردهای رفتار با مخاطبان را نیز در نظر بگیریم؛ همچنین تاکید می‌شود که احترام نه از باب شخصیتی و تربیتی بلکه باید از باب فرهنگی و روانی حفظ شود.

 

سینمای ایران سیستم ریتینگ ندارد
این منتقد سینما در پاسخ سوالی مبنی براینکه در هنر ایران حقوق مخاطب چقدر در نظر گرفته شده است، گفت: این حقوق را می‌توان هم مادی درنظر گرفت (هزینه‌ای که بابت دیدن یک اثر پرداخت می‌شود) و هم معنوی؛ مثلا در سینمای ایران هنوز استانداردهای روانی لازم یا سیستم و قانون ریتینگ (درجه بندی) که در دنیا رعایت می‌شود، به کار برده نشده است، درحالیکه فیلم‌هایی که در اروپا و سینمای جهان ساخته می‌شوند از سیستم ریتینگ یرخوردارند.
 
وی ادامه داد: ممکن است فیلمی ریتینگ درجه یک و دیگری درجه سه داشته باشد که این موضوع در فروش فیلم بسیار تاثیرگذار است، در واقع قانون ریتینگ نشان می‌دهد فیلم برای چه رنج سنی مناسب است و دارای چه کیفیت‌هایی است؛ این قانون در فیلم‌سازی تراز اول جهان در حال بکارگیری است درحالیکه متاسفانه در سینمای ایران به فراموشی سپرده شده است.

جعفری تصریح کرد: دوستانی که بر اساس استانداردهای جهانی مدعی حقوق هنرمندان در ایران هستند باید به لحاظ کیفیتی نیز کار خود را بسنجند و حقوق روانی مخاطبی که پای فیلم آن‌ها می‌نشیند را درنظر بگیرند.

 

مخاطب مرجعی برای شکایت ندارد؟
این منتقد سینما با ذکر مثالی گفت: وقتی قرار است بیماری جراحی شود، باید وارد اتاق عمل استریل شده و لباس و تجهیزات جراح کاملاً عاری از میکروب باشد تا حق بیمار رعایت شود، در غیر اینصورت بیمار می‌تواند به مرجعی شکایت کند؛ اما آیا در سینما که با روان مخاطب سروکار دارد چنانچه سلامت روان وی به خطر بیفتد، می‌تواند به مرجعی شکایت کند؟

 

سینمای ایران وارد عرصه‌های جهانی شده است


وی با بیان اینکه با اکران فیلم محمد رسول الله (ص) سینمای ایران وارد عرصه‌های جهانی شده است پس باید حداقل به استانداردهای جهانی نزدیک شویم، تصریح کرد: این منطقی نیست که فقط حقوق هنرمندان را با اشل جهانی مورد صحبت قرار دهیم اما درباره حقوق مخاطبین کمترین استاندارد‌ها را هم درنظر نگیریم؛ همانطور که در بیمارستان‌های ایران موازین بهداشتی طبق استانداردهای اروپا و آمریکا رعایت می‌شود و در غیر اینصورت سلامت جسمانی بیمار به خطر می‌افتد؛ هنرمندان پزشکان روان جامعه ما هستند و مهندسین فرهنگی کشور محسوب می‌شوند و اشتباه آن‌ها سلامت روان افراد را به خطر می‌اندازد.

جعفری سینما با تاکید براینکه گفته‌های وی در راستای حمایت از هنرمندان و متخصصین فرهنگی جامعه است، افزود آیا همه هنرمندان تخصص لازم در رشته خودشان را دارند؟ آیا آن‌ها تخصص علمی لازم را برای ارتباط با روان مخاطب دارند؟ آیا به اندازه کافی در این باره مطالعه می‌کنند؟ هنرمندان چقدر در بازی یک فیلم و ساخت یک موسیقی بر احترام و حق مخاطب قائل هستند تا روان وی را برهم نزنند؟

 

فرهنگی که به خاطر آن انقلاب شد فراموش شده است


این منتقد سینما با بیان اینکه حقوق مخاطب یک اثر هنری بسیار مهم است اما همواره هنرمندان و مسئولان ذیربط درباره آن غفلت کرده‌اند، بر موضوع مهندسی فرهنگی تاکید و خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی در ایران یک تغییر و تحول فرهنگی بود و مردم انقلاب کردند تا به لحاظ فرهنگی وضعیت کشورمان بهبود یابد اما متاسفانه اکنون‌‌‌‌ همان فرهنگ که به خاطر آن انقلاب شد دچار فراموشی شده است درحالیکه سینما و هنر ابزار کار فرهنگ بوده و هنرمند کاپیتان اصلی این هنر است؛ لذا هنرمندان باید به لحاظ هنری و فرهنگی بسیار پخته‌تر باشند.

وی در پایان ابراز امیدواری کرد، در سال‌های آینده سیستم فرهنگی کشور به درجه‌ای از بلوغ برسد که ایده آل‌های فرهنگی کشور در آن رعایت شود.


لینک این مطلب در سایت منتشر کننده : http://dana.ir/438669

علی جعفری اقدمی خامنه، تحلیلگر سینمای کشور:



مسئولین سینمایی افرادی بی سواد هستند / فرهنگی که به خاطر آن انقلاب شد فراموش شده است

علی جعفری اقدمی خامنه، تحلیلگر سینما کشور گفت: مسئولین سینمایی افرادی بی سواد هستند و آشنایی زیادی با فرهنگ ندارند ؛  این حرفی که می زنم حرف کوچکی نیست و بنده با تحقیق به این نتیجه رسیدم که مسئولین سینمایی ما مدیرانی نیستند که هدف نظام باشند .




علی جعفری اقدمی خامنه، تحلیلگر سینما در گفتگویی باکرمان هنر پیرامون  تولید کمیتی فیلم های ایران نسبت به سایر کشور های جهان  گفت: از نظر کمیتی فیلم‌هایی که در سینمای بالیوود هندوستان، اروپا و سینمای هالیوود آمریکا تولید می‌شوند به ترتیب رتبه اول تا سوم را دارند؛ در سال ۲۰۰۸ طی تحقیقاتی سینمای ایران رتبه یازدهم را کسب کرد، اما اگر فیلم‌های ایران را به لحاظ کیفی بررسی کنیم و مقایسه‌ای با کشورهای مذکور کنیم، شاید استانداردهای سینمای ایران نتواند با آن‌ها رقابت کند زیرا در کشور ما برای تولید فیلم نگاه کمیتی وجود دارد تا کیفیتی.

جعفری ادامه داد: سالانه بین ۶۰ تا ۷۰ فیلم در سینماهای ایران تولید می‌شود و البته طبق آماری گفته شده سالانه ۱۰۰ فیلم هم در ایران تولید می‌شود اما استاندارد این فیلم‌ها جای سوال دارد چراکه احترامی که مخاطب فیلم باید دریافت کند کافی نیست؛ در واقع فیلم‌هایی که اکنون در ایران ساخته می‌شوند می‌بایستی به لحاظ کیفیت به مرحله‌ای از استاندارد برسند تا سلامت روان مخاطب حفظ شود.

این منتقد سینما با طرح این پرسش که اکنون وزارت ارشاد تاکید دارد بر سینمای هنر و تجربه نیز باید سرمایه‌گذاری شود اما به چه قیمتی؟ ادامه داد: سینمایی که محتوا و قالب و حتی مخاطب خاصی دارد نباید در اولویت سرمایه‌گذاری قرار گیرد؛ اگر در سینمای ایران واکاوی و کنکاش کنیم نمی‌توان بر روی فیلم‌های تولید شده به لحاظ کیفیتی و حفظ سلامت روان مخاطب حساب کرد.

وی افزود: هنرمندان سینما همیشه معتقد به حفظ حقوق خود هستند که درخواست به‌جا و برحقی است زیرا هنرمند می‌تواند الگو، فرهنگ‌ساز و یک جریان‌ساز مناسبی در جامعه باشد و با کلام خود تحولی را به وجود آورد بنابراین هنرمند به خاطر این ویژگی‌ها در دنیا قابل ارزش و احترام است.

جعفری با دفاع از حقوق هنرمندان و مخاطبان گفت: اگر بخواهیم با هنرمندانمان رویکردی جهانی داشته باشیم و طبق استاندارد‌ها رفتار کنیم، می‌بایستی استانداردهای رفتار با مخاطبان را نیز در نظر بگیریم؛ همچنین تاکید می‌شود که احترام نه از باب شخصیتی و تربیتی بلکه باید از باب فرهنگی و روانی حفظ شود.

این منتقد سینما با ذکر مثالی گفت: وقتی قرار است بیماری جراحی شود، باید وارد اتاق عمل استریل شده و لباس و تجهیزات جراح کاملاً عاری از میکروب باشد تا حق بیمار رعایت شود، در غیر اینصورت بیمار می‌تواند به مرجعی شکایت کند؛ اما آیا در سینما که با روان مخاطب سروکار دارد چنانچه سلامت روان وی به خطر بیفتد، می‌تواند به مرجعی شکایت کند؟

وی با بیان اینکه با اکران فیلم محمد رسول الله(ص) سینمای ایران وارد عرصه‌های جهانی شده است پس باید حداقل به استانداردهای جهانی نزدیک شویم، تصریح کرد: این منطقی نیست که فقط حقوق هنرمندان را با اشل جهانی مورد صحبت قرار دهیم اما درباره حقوق مخاطبین کمترین استاندارد‌ها را هم درنظر نگیریم؛ همانطور که در بیمارستان‌های ایران موازین بهداشتی طبق استانداردهای اروپا و آمریکا رعایت می‌شود و در غیر اینصورت سلامت جسمانی بیمار به خطر می‌افتد؛ هنرمندان پزشکان روان جامعه ما هستند و مهندسین فرهنگی کشور محسوب می‌شوند و اشتباه آن‌ها سلامت روان افراد را به خطر می‌اندازد.

جعفری سینما با تاکید براینکه گفته‌های وی در راستای حمایت از هنرمندان و متخصصین فرهنگی جامعه است، افزود آیا همه هنرمندان تخصص لازم در رشته خودشان را دارند؟ آیا آن‌ها تخصص علمی لازم را برای ارتباط با روان مخاطب دارند؟ آیا به اندازه کافی در این باره مطالعه می‌کنند؟ هنرمندان چقدر در بازی یک فیلم و ساخت یک موسیقی بر احترام و حق مخاطب قائل هستند تا روان وی را برهم نزنند؟

فرهنگی که به خاطر آن انقلاب شد فراموش شده است

این منتقد سینما با بیان اینکه حقوق مخاطب یک اثر هنری بسیار مهم است اما همواره هنرمندان و مسئولان ذیربط  درباره آن غفلت کرده‌اند، بر موضوع مهندسی فرهنگی تاکید و خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی در ایران یک تغییر و تحول فرهنگی بود و مردم انقلاب کردند تا به لحاظ فرهنگی وضعیت کشورمان بهبود یابد اما متاسفانه اکنون‌‌‌ همان فرهنگ که به خاطر آن انقلاب شد دچار فراموشی شده است درحالیکه سینما و هنر ابزار کار فرهنگ بوده و هنرمند کاپیتان اصلی این هنر است؛ لذا هنرمندان باید به لحاظ هنری و فرهنگی بسیار پخته‌تر باشند.

علی جعفری ضمن تایید  صحبت های اخیر امین تارخ گفت: افرادی در سینمای ایران حضور دارند  که پول دریافت می کنند تا اجازه ورود به سینمایی که وضعیتش با خودش مشخص نیست پیدا کنند .

وی ادامه داد: داخل سینما اشخاص کارنابلد و غیر کارشناس زیاد هست .منظورم از غیر کارشناس این نیست که افرادی که تحصیلات ندارند ،بلکه برخی از افراد در سینما هستند که تحصیلات سینمایی ندارند ولی کارهای فاخر و ارزشمندی ارائه می دهند؛منظورم از افراد غیر کارشناس افرادی هست  که نه از هنر درکی دارند و نه سواد سینمایی دارند که در سینمای ایران زیاد دیده می شود.

منتقد سینما با انتقاد  از سکوت مسئولین هنری و سینمایی اظهار داشت: مسئولین سینمایی افرادی بی سواد هستند و آشنایی زیادی با فرهنگ ندارند ؛  این حرفی که می زنم حرف کوچکی نیست و بنده با تحقیق به این نتیجه رسیدم که مسئولین سینمایی ما مدیرانی نیستند که هدف نظام باشند؛ مدیرانی نیستند که تئوریسین باشند.

وی ادامه داد: فقط یک تعداد جوجه تکنیسین سینما که تا دیروز فیلم سازی می کردند الان مدیر سینما شده اند.

جعفری افزود: مدیر سینما یکی از اهرم هایی هست که می تواند به طریقی فرهنگ ساز باشند.

کارشناس حوزه سینما خاطر نشان کرد: این که گفته می شود سینما یک مکان برای سرگرمی هست یک دروغ بزرگ بیشتر نیست. سینما می تواند بزرگ ترین فرهنگ ساز یک جامعه باشد چرا که سینما بزرگ ترین رسانه است .

وی ادامه داد: هنر و سینما یکی از بازوهای اجرایی فرهنگ هستند؛و ما بازوی فرهنگی کشورمان را تقدیم  تعدادی از افراد که نه مدیر هنری هستند و نه مدیر فرهنگی و نه  سینمایی.

منقد سینما گفت: عملا یک تعدادی آدم بازاری هستند که تا دیروزبرای پول  فیلم سازی میکردند و و اکنون در پشت این میزهای مدیریتی نشسته اند.

جعفری خاطر نشالن کرد: اشتباهی که تاکنون دولت ها داشتند این بوده که  مدیران سینمایی  تربیت نکرده اند که ثبات فرهنگی در سینما ایجاد شود و افرادی از بدنه غیر علمی سینما مدیر سینمایی شده اند ؛ به همین دلیل تعدادی از فیلم ها در یک دولت مجوز دریافت نمی کند  اما  در دولت بعدی موفق به کسب مجوز شده اند .

وی در پایان ابراز امیدواری کرد، در سال‌های آینده سیستم فرهنگی کشور به درجه‌ای از بلوغ برسد که ایده آل‌های فرهنگی کشور در آن رعایت شود.

انتهای پیام/


لینک مطلب در سایت منتشر کننده :